loading...
صبر تنهایی
لایو بازدید : 13 شنبه 27 مهر 1392 نظرات (0)

فکر کنم اواسط اردی بهشت ماه بود که سبک زیبای "سفره دار کرمی" را از حاج روح الله بهمنی

در هیئت الرضا(ع) شنیدیم،سبکی که انصافا زیبا بود و به دل نشست.اما ماجرا از

آنجایی شروع شد که .....


لایو بازدید : 11 شنبه 27 مهر 1392 نظرات (0)

دو ماه شد

سررسیدش امروزه !

قاطی شده همه چیز

این که تموم نشده

اون رسیده

اگه ادغام شن ؟!


نمی دونم دزدی رو چی ترجمه می کنیم

همین ماها

ما که خودمون رو مؤمن می دونیم

مثلاً اهل نماز و قرآنیم

آهاااااااااااای خانوم با توام

تو که تلاش من رو به اسم خودت ثبت می کنی

حداقل اون پایین ریز بنویس مال کیه


یادم افتاد امروز باید می رفتم دفتر بیمه

یه سررسید دیگه!


هوا کمی خنک تر شده

اما دستام یخ کرده

انگار زمستون رو خیلی زود لمس کردن !


معذرت می خوام اگه نتونستم توضیح بدم

گرچه چه نیازی به توضیح ؟!

تو که توضیح نخواستی

آره من بودم و تو اومدی

اما وقتی من اومدم و خواستم بیایی

... سکوووووووووت


می خوام تنها باشم

تحمل هیچ حرف و آغوشی رو ندارم !



لایو بازدید : 9 شنبه 27 مهر 1392 نظرات (0)
جمعه 10 آبان

ارائه فصل سوم توسط گروه 3 (ولی دوستی- گودرزی-مطهری)

ارائه فصل چهارم توسط گروه 4 (شاهچراغی-قیم پور-خجسته-قوچانی-یاوری-سبیلی)

 

جمعه 17 آبان

ارائه فصل پنجم توسط گروه 5 (علی آقاجان-غفوری-شیخی-رحمانی)

ارائه فصل ششم توسط گروه 6 (باقری-خورسندی-رحیمی-هاشم الحسینی-ملاحسینی)

                                                                                   نویسنده:توفیق


لایو بازدید : 11 یکشنبه 21 مهر 1392 نظرات (0)
 بی نام ..( خانم .ق )...سلام .... توچه میدونی چی شده ؟ چه گذشته ؟  ..تو که دوسال با من و اون نبودی...وقتی اومد درمونده و تسلیم شده از زندگی..اون عشقی که بهش افتخار میکرد ...با دو نفر دیگه بود ...خودشم میدونه ...گردنبد طلاش رو داده بود ...تا کاری جور کنه ... تو چه میدونی وقتی دختری عاشق یه نفر میشه ولی میفهمه اون عاشق یکی دیگه است چه معنی میده ؟؟؟؟؟؟؟ همه چیزو برام گفت اس ام اس داد ..از درداش ..از حرفاش ...همه شونو دارم ..هر روز میخونم بببینم چرا این کارو کرد؟؟؟؟؟؟؟ با کسی که میدونست چکارست ازدواج کرد؟؟؟؟؟؟

منو اون خیلی جاها با هم رفتیم ..همه شهرو ...حتی با هم به محل تحصیلش(baft ) هم رفتیم ...با ماشین من ..دو تایی تنها ..... برف بازی کردیم ...کجا بودی ؟؟؟؟؟؟؟؟ حالا منو متهم میکنی...... اون دو تا عکس که گذاشتم حتما دیدی؟؟..اون روش نوشته ..خیلی دوستون دارم ...خط خودشه ....صداش هنوز تو موبایلمه که شعر لیلی رو برام خوند ....شبها بیمارستان زنگ میزد برام آیت الکرسی میخوند ...عاشقانه دوسم داشت ....تو کجا بودی؟؟؟؟؟؟؟


میخوای نامه هایی براش نوشتمو بزارم ...ببینی چه شد ؟؟؟؟؟؟

ازش بپرس کی وقتی پسره از جیرفت اومد مست بود تو دفترم نشسته بود ..ترسید بره باهاش .. التماس کرد کمکش کنم ....

ازش بپرس کی دستمو گرفت .....ازش بپرس .... ازش بپرس منو فرستاد برم تحقیق کنم چی شد؟من چه حرفایی زدم که خودشم میدونست .... دخترایی که با تلفن و شمارشون بهش دادم ..زنگ زد فهمید باصطلاح عشقش با اونا هست  چه حالی شد ؟؟؟؟؟؟؟؟؟ از دختر خاله عشقش بپرس ؟؟؟؟؟؟؟؟

حالا منو متهم به خودخواهی میکنی؟؟؟؟؟؟؟؟ ..... اون پسره باصطلاح عشقش اومده چون دیده کار پیدا کرده ...من اگه بابا یا داداشش ازم بپرسن چی شده ..من همه چیو براشون تعریف میکنم..

بعد میفهمه من دروغ گفتم یا نه ...از خدا خواستم تو زندگیش با پسره بفهمه همه چیز عشق خالی نیست .... و حرفای من درست بوده ولی دور شده باشه .........

یادش رفته خواهرش یا عمش چقدر گفتن با اون ازدواج نکن ..یادش رفته خواهرش که با پسرخالش ازدواج کرده هر روز کتک و عرق خوری پسره رو... ولش کن ..میبینی حرف زیاده ..اگه از رئیستم بپرسی همه چیزو میدونه ... خود نانای من براش تعریف کرده ......

نانا به من تعهد نداشت ولی خیلی خیلی مدیونه .... همه وسائلی که براش خریدم ..پولهایی که دادم برای عشقش کاپشن ...عینک آفتابی و .... پول دانشگاه که پدرش نداشت و من دادم ..بخاطرش کار جیرفت رو قبول کردم تا عشقش به کار بیاد ..یارو از یه خانواده ای هست که نگوو ...خونشونو کپره ...چقدر گفتم نانای من ..خوب فکر کن ....حالا به قول رئیست خود کرده رو تدبیر نیست..هر کس لیاقتش همینه که هست ....

من میبینمش ولی اون منو نمیبینه ..من بعضی ظهرها ...عصزها ..نزدیک خونشون ..می بینمش...دلم به همین دیدن خوشه ....

ولی اینو بدون ....عشق کافی نیست ...با تو هم هستم ..پس ما مردا رو خودخواه نگو ...

رسیدن عشق وقتیه بدونی چکار میکنی....هیچوقت نگفتم نانا مال من بشه ..... هیچوقت ..چون من اونی که مال خودم هست ..بخاطر وضعیت جسمیم از خودم رنجوندم ... و دیگه نیست ....این کارا رو بخاطر اینکه کسی به پای من نسوزه کردم .....

اینقدر گناه پاک نکن ..ببین ..بسنج ..بپرس ... بعد قضاوت کن ..... خدا کنه بفهمه زود هم بفهمه ...همین ....




لایو بازدید : 16 شنبه 20 مهر 1392 نظرات (0)

 

بعضی از آیات هستند

که وقتی اونا رو می خونم،

شرمنده ی خدا میشم..

مثل همین آیه ی

" الیس الله بکاف عبده " (الزمر، آیه ۳۶)

آیا خدا، برای بندگانش کافی نیست؟


لایو بازدید : 11 شنبه 20 مهر 1392 نظرات (0)
خیلی خسته ام.

خیلی.

از همه خسته ام. زندگیم رسماً نابود شد. همه چی به باد رفت... حالا هم متهم شدم! 

متهم!!!!! 

یادت رفته خیلی چیزا رو... 

خدایا همه آدم ها و رفتارهاشون رو به خودت واگذار میکنم.


لایو بازدید : 13 شنبه 20 مهر 1392 نظرات (0)
این گوشی هوشمند که Nokia 1100 نام دارد و از آن زمان تاکنون بیش از 250 میلیون دستگاه از آن فروخته شده است، در آگوست 2003 برای نخستین بار معرفی شد و مدت کوتاهی پس از این تاریخ به دست کاربران جهانی رسید.
 
در می 2007 فروش این گوشی معمولی از مرز 200 میلیون دستگاه گذشت و از آن زمان تا کنون پیش‌بینی شده است که این گوشی در مجموع بیش از 250 میلیون دستگاه فروش داشته است. البته هم‌اکنون تولید این محصول متوقف شده است و در بازار جهانی فروخته نمی‌شود.
 
زمانی که این گوشی وارد بازار شده بود، در سراسر جهان 1.2 میلیارد مشترک تلفن همراه وجود داشت و نوکیا پیش‌بینی کرده بود که تعداد این افراد تا سال 2008 میلادی به 2 میلیارد نفر برسد.
 
کارشناسان هم‌اکنون پیش‌بینی می‌کنند که در سراسر جهان بش از 6 میلیارد کاربر موبایلی موجود است و این رقم به دنبال استفاده چند سیم‌کارت توسط یک کاربر همچنان در حال افزایش است.
 

زمانی که شرکت نوکیا در نوامبر 2005 اعلام کرد که تا آن زمان بیش از یک میلیارد دستگاه تلفن همراه را در بازار جهانی به فروش رسانده است، گوشی Nokia 1100 در اوج خود به سر می‌برد و فروش بسیار زیادی داشت. این گوشی بسیار ساده و مخصوص کشورهای در حال توسعه طراحی شده بود و تمامی قابلیت‌های پایه‌ای مورد نیاز کاربران را در اختیار داشت.


لایو بازدید : 12 شنبه 20 مهر 1392 نظرات (0)
ببیــن... با تــوامـ...! میخواى برى بـرو ...

دیگه هــى نگو که: "مواظبــــ خودتـــ بـاش" و "خوش بخـت شــى"

و ایــن زرتــ و پرتــا ..... وقتــى رفتــى...

دیگــه این چیــزا بهتـــ مربوطــ نیســت... فـــهمیــــــدی؟؟؟؟

باشــد . . .

قــبــول مـטּ نـمـیـفـهـمـم تــُـو را، تــُـو کـﮧ مـیـفـهـمے

مـَـرا بــِفــهــم مـטּ ، تــُـو را مــیــخــواهــم....


تعداد صفحات : 10

اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • آرشیو
    آمار سایت
  • کل مطالب : 96
  • کل نظرات : 1
  • افراد آنلاین : 1
  • تعداد اعضا : 0
  • آی پی امروز : 18
  • آی پی دیروز : 5
  • بازدید امروز : 21
  • باردید دیروز : 2
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 32
  • بازدید ماه : 24
  • بازدید سال : 216
  • بازدید کلی : 5,036